title
دلیل آن روشن است؛ امروزه روش زندگی در جهان پیرامونمان کاملا متفاوت شده است و انسانها دچار یک بحرانی به عنوان دانایی شدهاند!
بحران از این جنبه که دانایی آنهم در این حجم با این سطح از کیفیت قطعا انقلابی را به همراه خواهد داشت.
البته وقتی میگوییم انقلاب نه به مفهوم آنچه که تا کنون بوده و دیدهایم، بلکه جنبشی که مفاهیم و سبکها و روشهای متعارف را تحت الشعاع قرار میدهد.
در این مسیر که نگاه نوگرانه بر همه موضوعات حاکم است مفهومی با سه نوع باز تولید را در رفتار و اخلاق شکل میدهد:
انسانمحوری: انسان محوری به معنای باور به قدرت اندیشه انسان.
مادهگرایی: جهانبینی مدرن نیازهای روحانی انسان را به نیازهای عاطفی او تحویل میکند.
خردگرایی: نگرش به جهان به صورت عقلانی و بر اساس خرد و استدلال.
در واقع بُعد انسان محوری در این مجال توانسته نظر اقتصادی مسئله را نسبت به دیگر مشتقات آن ممتاز نماید و این در حالی است که در نگاههای ارتودوکس و کلاسیک به مسئله انسان و جایگاه او در فرآیند تولید در کنار سایر عوامل تولید درنظر گرفته میشود و قدرت تاثیرگذاری وی در مقایسه با سایر عوامل همگن فرض میشد و این تصور به وجود میآمد که به اعتبار این همگنی به سهولت امکان جایگزینی عوامل پدیدار میشود.
در این نیم قرنی که دستاوردهای انقلاب دانایی به تدریج و به صورت فزاینده در حال ظهور است، در بعضی از اقتصادهای پیشگام نقش انسان در خلق هر واحد ارزش افزوده جدید چهاربرابر مجموعه عوامل دیگر شده است.
از همین روست که فلسفه بازار سرمایه نیز در حال تغییر و چرخش دیالکتیک بوده و تعریف سرمایه را نیز با پشتوانههای فیات و فیزیکال بهادار به سرمایههای اجتماعی تغییر داده است.
دقیقا در این جا خلق توکن در بستر بلاکچین شکل میگیرد و باعث انهدام نظام سرمایهداری در وضعیت کنونی اقتصاد کلان جهان شده است.
این انقلاب، فریادی از مخالفت به خیلی از رویکردهای متعارف و سابق در اقتصاد است.
این نه گفتنها به کل نظام سرمایه داری است و با وسعت و توسعه آن میتوان پایان نظامهای سرمایه داری را در آیندهای نه چندان دور شاهد بود.
چرا که نخستین آثار انقلاب دانایی توزیع عادلانه فرصتها بنا بر شاخصهای مختلف انسانی است و نه صرفا داشتن پول و سرمایه!!!
از بین رفتن نظام دلالی و واسطهگرایی، نظام بانکی و پولی تحت تسلط حاکمیتها و اساسا از بین بردن مرزها و محدودیتهای مالی، جزو آرمانهای بین افراد و گونه بشر ساکن در جهان است.
البته بسیاری از افراد به دلیل جهل یا ترس از دست دادن قدرت و جایگاه، با این جنبش در سطح اجتماعی ناخودآگاه مبارزه مینمایند؛ اما این موضوعی نیست که بتوان با آن مقابله کرد و ناگزیر این اتفاق خواهد افتاد و چه خوب است که دولتها خود را برای ایجاد بسط و توسعه آن و شرایط پذیرش آنرا در جامعه و ارگانیزیشن ماشین قدرت خود هموار نمایند و به جای اینکه مثل همیشه حضور چنین پدیدهایی و تکنولوژی را کتمان و با سیاستهای حذفی و قهری وقوع آنرا به عقب بیاندازند، تلاش نمایند تا خود را برای چنین اتفاق بزرگ بشری آماده سازند، زیرا که بعدا به تحجری قدرت طلبانه محکوم خواهند شد که سنگی بزرگ در جلوی پیشرفت بشر قرار دادهاند.
و این راز خلق توکن به عنوان ارزشهای دیجیتال است و ایران ما میتواند در این خصوص از ظرفیت بسیار بالای تاریخی و فرهنگی خود که مهمترین سرمایه اجتماعی هر کشوری است بهرهمند شود و به جای آنکه مثل همیشه فرصتها را به دیگر کشورهای منطقه دهیم، با شتاب بیشتری به سمت آن برویم.
اما مشکل اساسی ما در مواجهه با این پدیده نوظهور بیشتر مشخصات اجتماعی دارد تا اقتصادی؛ نبود شناخت و دانش کافی و بعد از آن نیز نبود استراتژی و مدل کسب و کاری که از آن بتوان خلق فرصت شود.
توکنیزاسیون (Tokenization): روندی است که در آن داراییهای مختلف به دارایی دیجیتال تبدیل میشوند.
نویسنده: مهدی نادعلی، مدیرعامل شرکت پرداخت یاری اطلس
لینک کوتاه: b2n.ir/j54380